سرمایه گذاری مغز و جگر می خواهد یا چشم و گوش؟

سرمایه گذاری مغز و جگر می خواهد یا چشم و گوش؟

پیتر لینچ یک سرمایه گذار است که عمده شهرتش را به خاطر عملکرد فوق العاده در بازار سهام به دست آورد. وی در بازه سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۹۰، به طور متوسط سالانه ۲۹٫۲% بازده کسب کرد، یعنی بازدهی دو برابر متوسط شاخص بورس آمریکا. او در بازه زمانی ۱۹۷۷ تا ۱۹۹۰ دارایی تحت مدیریت خود را از ۱۸ میلیون دلار به ۱۴ میلیارد دلار رساند.

وی می گوید:
“اگر شما در بازار سهام فعال هستید باید بدانید که بازده منفی در بازار امری است طبیعی. گاهی بازده منفی چنان شدید است که می توان آنرا سقوط نامید. به بیان ساده تر، از دست دادن مقدار زیادی از ثروت در این بازار طبیعی است. هیچ کس نمی تواند زمان این سقوط ها را همیشه و به صورت دقیق پیش بینی کند. اگر شما تحمل این شرایط غیرقابل اجتناب را ندارید، بازار سهام جای شما نیست. مغز تنها عضو مهم و تاثیرگذار در این بازار نیست، فعالیت در بازار سهام جگر نیز می خواهد (البته انگلیسی زبان ها از معده نام می برند که کاربرد مفهومی مشابه دارد). در بازار سهام صبر مهم است. در این بازار، زمان در کنار شماست و گذشت آن بسیاری از مشکلات را حل می کند. …”

Courage in stock market

بازیگران بورس ایران، اما، در این مدت نشان دادند که به گوش و دهان علاقه بیشتری دارند. در بازار مثبت تا می توانند از  خبر های خوبو افزایش سرمایه و قول قرار اروپا با ایران و … می گویند و می شنوند، اما در بازار منفی همه از مشکلات ساختاری بازار و رفتار فلان مسوول و ضعف فلان وزیر می گویند. سود بازار را به هوش و ذکاوت شخصی و ضررهای آن را به ضعف و سست عنصری مسوولان منتسب می کنند. می گویند و می شنوند، دهان و گوش ها فعال است، مغز و جگر اما ….

در بازار امروز نشان داد که مغز و جگر اعضایی کمیاب در پیکر فعالان بازار سهام است.

نکته راهبردی:
سرمایه گذاری هوشمند= توانمندی ذهنی + توانمندی روحی
سرمایه گذاری احساسی و متلاطم= توانمندی ذهنی – توانمندی روحی
سرمایه گذاری اشتباه = توانمندی روحی – توانمندی ذهنی
توانمندی روحی= توانایی کنترل هیجانات، پایبندی به قواعد حرفه ای سرمایه گذاری، صبوری.
توانمندی ذهنی= توانایی کسب اطلاعات از محیط، پردازش قاعده مند آن ها، تصمیم گیری سیستماتیک

منبع: دکتر محمد احمدی

مطالب پیشنهادی

نظرات کاربران
افزودن نظر

question